حرف ها و ای کاش های بیهوده

ساخت وبلاگ

چرا اینقد دلم می سوزه؟ چرا نمی تونم فراموشت کنم؟ چرا تموم نمیشه این درد؟ چرا نمیتونم ازت بگذرم؟ چرا میای تو خوابم؟ چرا بغضم تموم نمی شه؟

مهدیم خیلی دوست دارم

+ نوشته شده در شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 22:30 توسط ناشناس  | 

حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 25 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:15

مهدی دلتنگی روی قفسه سینم، روی گلوم، روی قلبم داره فشار میاره و توی چشام، توی ذهنم، توی جونم درد میکنه. توی آتیش دلتنگیت دارم میسوزم. به زور میخوابم و به زور بیدار میشم، هیچی واسم جذاب نیست. همیشه کم میارمت نمیشه که نبارمت.

+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 23:0 توسط ناشناس  | 

حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 37 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1402 ساعت: 14:24

مه نمیدونی وقتی که نیستی من دچار چه حجم عظیمی از بدبختی ام حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 97 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 14:59

سال ها پیش یه دختر که هنوز خیلی کوچیک بود با اینکه بزرگ شده بود و هیچی رو تو زندگیش تجربه نکرده بود، در رویای بزرگ شدن می خواست خیلی ساده تمرین کنه که چطور می تونه با دنیایی که هیچی ازش نمی دونه ارتباط برقرار کنه و تنهایی تو مسیر زندگی قدم بذاره، یه روزی کاملاً اتفاقی با دریا آشنا شد و خدا می دونه که همه چیز حتی صحبت کردن چقد واسش سخت بود، دریا پر بود از همه چیز خیلی زود دریا تصمیم گرفت دست دختر رو بگیره و پیش خودش ببره، دختر می ترسید خیلی وحشت کرد، فقط فرار کرد حاضر نبود حتی بهش فکر کنه، دختر رفت و دریا هم رفت.وقتی دختر یکم دور ایستاد دید نمی تونه! بدون دریا دیگه نمی تونه!!! هیچی چیز رو بدون دریا دوست نداشت، حاضر بود هر کاری کنه که دریا راضی بشه اونو پیش خودش ببره، رفت و دل زد به دریا، دریا خوردش کردن تکه تکه ش رو انداخت کنار ساحل و رفت، دختر به زور تونست از اونجا دور شه فقط گریه می کرد، گریه و گریه...چند وقت گذشت و دختر یه همسفر تازه واسه زندگیش پیدا کرد، دختر خوشحال نبود شکسته و داغون بود و اما قصد داشت فقط بره، بعد از چند ماه درست چند روز مونده به رفتن دختر، دریا از ناکجا به شکلی عجیب پیداش شد، دختر دیگه پای رفتن نداشت خیلی ناگهانی مسیرش رو عوض کردن. و این بار با چشم باز با وجود همه مخاطراتش دل رو به دریا زد دریا اونو برد از ساحل دورش کرد و بعد بدون توجه به اینکه این دختر هنوز شنا کردن و بلد نیست وسط آب ولش کرد دختر داغونتر از قبل به ساحل رسید! خدایا حالا چرا؟ دریا سر سازگاری نداشت بار دوم و بار سوم هم نتیجه همین بود، دختر دیگه ادامه نداد مسیرش رو اینبار واسه همیشه جدا کردن و رفت و یه زندگی تازه شروع کرد.چند سال گذشت دخت حرف ها و ای کاش های بیهوده...ادامه مطلب
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 93 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 14:59

یه روز با سارا داشتم حرف میزدم ازم پرسید با کدوم ازدواج میکنی عشقی که زندگیتون پر از مشکل خواهد بود یا فرد موجهی که کنارش خوشبخت میشی گفتم بدون تردید گزینه دوم. پرسید: عشق چی؟ گفتم بدون عشق آدم بهتر میتونه تصمیم بگیر و مهمتر از عشق دوست داشتنیه که با زندگی کنار دومی بوجود میاد.و این شد بزرگترین اشتباه زندگی من دوست داشتن بوجود اومد ولی هیچی تو زندگیم دیگه خوشرنگ نیست شدم یه ربات بی احساس و به قیمت از دست دادن بهترین روزهای زندگیم با همه وجودم فهمیدم این جهان جز عشق نکته ارزنده ای نداره!عشقی که همیشه فکر میکردم یه توهمه نمیذاره زندگی کنم آنچنان گلوم رو فشار میده انچنان عذابی بهم میده که نمیتونم نفس بکشم دیگه تذاشت از هیچی لذت ببرم + نوشته شده در یکشنبه سوم بهمن ۱۴۰۰ ساعت 4:12 توسط ناشناس  |  حرف ها و ای کاش های بیهوده...ادامه مطلب
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 106 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 14:59

برای درک بزرگترین تا کوچکترین اثری از خوبی ، تنها به کمی « تو » نیازمندم!!

+ نوشته شده در سه شنبه بیستم خرداد ۱۳۹۹ ساعت 16:50 توسط ناشناس  | 
حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 9 بهمن 1399 ساعت: 10:36

شیفت و دلیت نمیشی

حتی دلیت هم نمیشی

منم فرمت نمیشم 

چون بهت مبتلا شدم

هیچ جوری دیگه درست نمیشه

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم تیر ۱۳۹۹ ساعت 19:57 توسط ناشناس  | 
حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 9 بهمن 1399 ساعت: 10:36

چقد همه چیز خوب بود وقتی تو رو داشتم. حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 102 تاريخ : پنجشنبه 9 بهمن 1399 ساعت: 10:36

به ازای تک تک ثانیه های ما بودنی که نذاشتیم که بشه به هم بدهکاریم حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 9 بهمن 1399 ساعت: 10:36

هر چه که از روز اول گفتم خوب یا بد زشت یا زیبا همونی بود که حس کردم و باور داشتم بدون کم و کاست
و اونچه که الان حس میکنم اینه که
تو یه درد بی پایانی

+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام مهر ۱۳۹۹ ساعت 23:39 توسط ناشناس  | 
حرف ها و ای کاش های بیهوده...
ما را در سایت حرف ها و ای کاش های بیهوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3nmmis8 بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 9 بهمن 1399 ساعت: 10:36